نامگذاری کتابخانه اتاق بازرگانی به نام محسن خلیلی عراقی
تاریخ انتشار: ۵ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۱۰۱۴۶۷
مراسم نکوداشت و نامگذاری کتابخانه اتاق ایران به نام مهندس محسن خلیلی عراقی به پاس بیش از ۶۵ سال فعالیت صنعتی و کارآفرینی ایشان، هفته گذشته با حضور اعضای هیات رئیسه و مشاور عالی اتاق ایران و جمعی از اعضای انجمن مدیران صنایع برگزار شد.
به گزارش ایسنا، بنابراعلام بوتان، مردی که اسطوره تولیدکنندگان، تشکل گرایی و سرآمد اخلاق در کسب وکار نامیده می شود و به باور فعالان بخش خصوصی و رئیس اتاق ایران" دانشگاه عشق" است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این مراسم که با توجه به پروتکلهای بهداشتی به طور محدود و در اتاق ایران برگزار شد، کتابخانه اتاق ایران به نام این بزرگمرد صنعت نامگذاری و از تندیس ایشان نیز رونمایی شد.
درمراسم مذکور آقای شافعی رئیس اتاق بازرگانی ایران با اشاره به تجربیات همکاری اش با مهندس خلیلی عراقی گفت:" در سال ۱۳۵۳ که وارد گروه صنعتی بوتان شدم، در واقع پا در خانواده ای گذاشتم که مالامال از عشق و دوستی بود. به یاد ندارم کسی مهندس خیلی عراقی را به فامیل صدا کند.
بلکه ایشان «آقاجان» همه بودند. بوتان یک خانواده صمیمی بود و به یاددارم وقتی که این دانشگاه عشق دچار مشکلات مالی شد، پرسنل بوتان جمع شدند تا اعلام کنند که حاضرند حقوق نداشته باشند اما در این خانواده صمیمی، هر روز حضور بهم رسانند".
آرمان گرایی، عزت نفس، مسئولیت پذیری، بردباری و اشاعه عشق مهمترین عواملی است که به باور رئیس اتاق ایران موجب کامیابی مهندس خلیلی عراقی شده است.
مهندس محسن خلیلی عراقی نیز در این مراسم با تأکید بر اینکه ریشه حل مشکلات فعلی اقتصاد کشور در گرو صنعتی شدن است، به سخنرانی پرداخت و از همراهی چند دهه بخش خصوصی با او قدردانی کرد.
محسن خلیلی عراقی بنیان گذار شرکت بوتان، که به "پدر صنعت ایران" نیز مشهور است نخستین فردی است که توانست شعله های گاز را در خانه های ایرانی روشن کند.
نامبرده با کمک پدر، شرکت بوتان را در سال ۱۳۳۲ تاسیس نموده و به عنوان پایه گذار صنعت گاز در ایران اقدام به ساخت وسایل گازسوز و توزیع گاز در خانه ایرانی ها نمود.
اجاق گاز، بخاری گازی، آبگرمکن گازی ایستاده، آبگرمکن دیواری فوری، پکیج شوفاژ دیواری، مایکروفر،سیلندر گاز مایع، اجاق گاز پیک نیک، و... از جمله وسایل خانگی هستند که محسن خلیلی برای اولین بار آنها را در شرکت بوتان تولید و به بازار ایران عرضه کرد.
در حال حاضر شرکت صنعتی بوتان سومین تولید کننده بزرگ آبگرمکن فوری دیواری در دنیا می باشد و در سالهای اخیر، با کسب عنوان صادر کننده نمونه ملی در سه سال پیاپی، سهم بسیار بزرگی در توسعه صادرات غیرنفتی کشور بر عهده دارد.
انتهای رپرتاژ آگهی
منبع: ایسنا
کلیدواژه: بوتان خلیلی عراقی محسن خلیلی اتاق ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۱۰۱۴۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عملیات نظامی ایران با این حرکت عجیب، موفق به پایان رسید /ماجرای شهادت و مفقودالاثری ۱۸ اسیر چه بود؟
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس تعریف میکند: در عملیات مطلع الفجر به بیشتر اهدافمان دست یافتیم و بیشتر مناطق اشغال شده آزاد شده بود.
آنگونه که فارس روایت میکند، ابراهیم هادی مسئول جبهه میانی عملیات بود. نیمههای شب با بیسیم تماس گرفتم و گفتم: آقا ابراهیم چه خبر؟ گفت: بیشتر مناطق آزاد شده؛ اما دشمن روی یکی از تپههای مهم منطقه انار شدیداً مقاومت میکنه. گفتم: من با یک گردان نیروی کمکی دارم میام. شما هر طور میتونید تپه رو آزاد کنید. هوا در حال روشن شدن بود که با نیروی کمکی به منطقه انار رسیدم. یکی از بچهها جلو آمد و بیمقدمه گفت: حاجی! ابراهیم رو زدن. تیر خورده تو گردنش.رنگ از چهرهام پرید. با عجله خودم را به سنگر امدادگر رساندم. ابراهیم تقریباً بیهوش بود. خون زیادی از گردنش رفته بود؛ اما گلوله به جای حساسی نخورده بود.پرسیدم: چطوری زدنش؟ تعریف کرد: برای حمله به تپه به هیچ نتیجهای نرسیدیم. هر کس چیزی میگفت. همان موقع ابراهیم بلند شد و رفت رو به سمت تپه و با صدای بلند اذان صبح را گفت! ما هر چه گفتیم برگرد، بیفایده بود. با تعجب دیدیم صدای تیراندازی عراقیها قطع شد. اواخر اذان بود که گلولهای شلیک شد و به گردن او اصابت کرد. نگاهی به چهره ابراهیم انداختم. از این حرکت بچهگانه او تعجب کردم. یعنی چرا این کار را کرد؟ساعتی بعد علت کار او را فهمیدم. زمانی که ۱۸ نفر از نیروهای عراقی به سمت ما آمدند و خودشان را تسلیم کردند. یکی از آنها فرمانده بود.
او را بازجویی کردم. میگفت: ما همگی شیعه و از تیپ بصره هستیم. به ما گفته بودند ایرانیهاآتشپرست هستند. گفته بودند به خاطر اسلام به ایران حمله میکنیم؛ اما وقتی مؤذن شما اذان گفت، بدن ما به لرزه درآمد. یکباره به یاد کربلا افتادیم. برای همین دوستانِ همفکر خودم را جمع کردم و با آنها صحبت کردم. آنها با من آمدند. بقیه نیروها را هم به عقب فرستادم. الان تپه خالی است. با تعجب به افسر عراقی نگاه کردم. با پایان عملیات اسرای عراقی را تحویل دادیم. حمله ما در آن محور با تصرف تپه به اهداف خود دست یافت و با موفقیت به پایان رسید. از این ماجرا ۵ سال گذشت. زمستان ۶۵ و در اوج عملیات کربلای ۵ بودیم که رزمندهای جلو آمد و با لهجه عربی از من پرسید: حاجی! شما تو عملیات مطلع الفجر نبودین؟ گفتم: بله. چطور مگه؟ گفت: آن ۱۸ اسیر رو یادتون میاد؟ من یکی از اونا هستم. وقتی چهره متعجب من را دید، ادامه داد: ما به جبهه اومدیم تا با دشمن بعثی بجنگیم. چند روز بعد خبر شهادت و مفقودالاثری همه آن ۱۸ نفر به گوشم رسید.
۲۷۲۱۹
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903616